امروز روز عاشورای حسینی است. قریب 14 قرن از آن روز دهشت انگیز و از آن رویداد تلخ سرشار از تاثر و غم و اندوه و مظلومیت میگذرد؛ اما عاشورا و یاد عاشورا آفرینان همچنان زنده است. عاشورا به سمبلی از عشق و ایثار و معنویت و کمال طلبی و حق خواهی و آزادگی و شرافت و کرامت انسانی مبدل گشته است.
اصل داستان از دیشب شروع شد، شب انتخاب، انتخاب بین رفتن و ماندن؛ انتخاب بین رهیدن از مرگ و رسیدن به شهادت، انتخاب بین عزت و زبونی، انتخاب بین وفاداری و عهدشکنی، انتخاب بین دنیاخواهی و آخرت طلبی، انتخاب بین حسین و حاکمان جور و ستم.
دیشب حسین بیعت خود را از یارانش برداشت و آنان را آزاد گذاشت تا با آزادی کامل، راه خویش را انتخاب کنند و فرمود هر کس بماند، فردا کشته خواهد شد. اینها با من مشکل دارند. شما از تاریکی شب بهره گیرید و جان خویش را برهانید؛ اما حسین در مقابل با جملاتی روبرو می شود سرشار از عشق و معرفت؛ کلماتی خاص از دلدادگی و ایثار، نزدیکان و یاران حسین با زیباترین واژگان ارادت و لطف و محبت خویش را به حسین نمایاندند و خیمه گاه حسین یکپارچه به محفل انس و عرفان و عشق و معنوی تبدیل شد.
حسین(ع) فرمود که تاریخ یارانی با وفاتر از شما به خود ندیده است و به همه، حتی برادرزاده نوجوان خویش وعده شهادت در راه خدا را داد و فرمود امشب را برای راز و نیاز خاص با خدا مهلت گرفتیم. آنان که می خواهند با خدا صحبت کنند نماز بخوانند و آنان که میخواهند خدا با آنان صحبت کند قرآن تلاوت کنند. جمع یکپارچه آن شب پرشور و بزرگ را با نماز و دعا و تلاوت قران عظمتی خاص بخشیدندامام به خواهرش زینب سفارشهای ویژه مینماید و رسالت بزرگش را از فردا یادآوری می نماید و او را به صبر و پایداری در راه خدا دعوت می کند.
صبح عاشورا فرا می رسد؛ دو لشکر در مقابل هم صف آرایی میکنند، اما مقایسه دو لشکر، مظلومیت حسین و خاندان و یارانش را بهخوبی نمایانگر است. این مظلومیت بزرگ است که این واقعه را به بزرگترین تراژدی تاریخ تبدیل میسازد، یک طرف سپاهی بزرگ با حداقل 18 هزار نیروی جنگی با تجهیزات و امکانات فراوان، این طرف امام حسین علیه السلام با جمعی از خاندان و یارانش، با فرزندان، برادران، برادر زادگان و تعدادی از مردم و تعداد کمی از بزرگان و علما و تجار کوفه و تعدادی زن و دختر و فرزند خردسال در درون خیمه ها.
حسین تا آخرین لحظات قبل از شروع جنگ در چند نوبت تلاش می کند سپاه دشمن را از جنگ باز دارد. برای آنان صحبت میکند، آنان را نسبت به عاقبت کارشان هشدار می دهد و با آنان محاجه می کند، اما آنان با هلهله و آشوب نمیگذاشتند سخنانش به گوش جمع برسد. جهل و جاه طلبی و دنیاخواهی و وعدههای مادی آنان را کور و کر کرده بود و بعضی برای رضای خدا و رسیدن به بهشت، به جنگ با حسین آمده بودند. نصیحت ها کارگر نیفتاد و جنگی بس نابرابر شروع شد، امام حسین علیه السلام یکی یکی یاران و نزدیکانش را به میدان می فرستاد. آنان با نیروی ایمان سرسختانه میجنگیدند، اما بالاخره در حمله های غافلگیرانه و محاصره های دشمن به شهادت می رسیدند. از حر تا مسلم بن عوسجه و زهیر، از علی اکبر و قاسم تا حبیب بن مظاهر، وهب، غلام امام حسین و تا جعفر وعون و عبدالله هر یک به گونهای که در مقاتل ذکر شده است، با رشادت، شجاعت و صلابت به میدان می آمدند می جنگیدند و به شهادت می رسیدند.
امام حسین بر بالین شهدا حاضر می شد و آنان را در آغوش می گرفت و میبوسید. هر یک از شهدا رجز یا شعار خاصی که گویای هدف و رسالتش در آمدن به نبرد بود، در هنگام نبرد می خواند.
حال خوب است لحظه ای درنگ نماییم و میدان نبرد در در کربلا را تجسم کنیم و به این نکته بیاندیشیم که در یک روز، دو گروه انسان در مقابل هم قرار میگیرند؛ یک گروه از اسفل السافلین که پایینترین درجه سقوط انسانیت است و گروهی در اعلا علیین قرار میگیرند و به قول زنده یاد دکتر شریعتی خداوند خواست در روز عاشورا و واقعه کربلا، به ملائکه خود نشان دهد چرا باید بر انسان سجده می کردند. ایثار و جانفشانی و معرفت و عظمت اصحاب و فرزندان و خویشان و خواهر و همسر و دختران و کودکان نظارهگر میدان، همه نشانگر عظمت وجودی انسان الهی است که در این روز بزرگ به نمایش گذاشته شد.
ابوالفضل العباس پرچمدار ویار و یاور حسین زیباترین حماسه و رویداد تاریخی را در مسیر رفت و برگشت به شریعه فرات و آوردن آب آفرید و در دامان برادر به شهادت رسید و نهایتاً حسین آن وارث همه انبیا یکه و تنها می جنگد و در محاصره دشمن قرار می گیرد و از اسب فرو می آید و به دست شقی ترین انسان ها به شهادت می رسد و به دیدار معبود خویش می شتابد، در حالی که در مناجات خویش می گفت: الهی رضا برضائک بار پروردگارا به آنچه تو راضی هستی راضی هستم و زینب، بزرگ بانوی کربلا و پیام آور قیام حسینی بر سر پیکر آغشته درخون و بی سر برادر حاضر
میشود و مشتی از خون گلوی برادر را به آسمان پرتاب می کند و فریاد میزند: بارالها این قربانی را از خاندان پیامبر بپذیر و این چنین شد که کربلا و عاشورا در تاریخ ماندگار گردید و ندای حق طلبی مقابله با ظلم و جور و پلیدی و ریا و دفاع از دین و راه حق و حقیقت یادگار همیشه ماندگار حسین علیه السلام گشت و با شعار کل یوم عاشورا و کل ارض کربلا همیشگی و همه جایی و فراگیر شد.
29 مرداد 1400